نويسنده: دکتر سيدرضا مؤدب





 

علماي شيعه از گذشته تاکنون، در موضوع نزول قرآن بر هفت حرف، اعتقادي روشن و بدون هيچ گونه ابهامي دارند؛ اعتقادي که مستند به روايت صحيحه امام صادق (عَليهِ السلام) و شواهد تاريخي قابل قبول عقلا مي باشد. برخلاف ديدگاه علماي اهل سنت، که قابل تأييد نقلي و عقلي نبود و زمينه ي شبهات مستشرقان را نيز فراهم آورده بود.
در ميان علماي شيعه، برخي، اساساً ديدگاه اهل سنت و حديث نزول قرآن بر هفت حرف را متعرض نشده اند، بلکه به بيان ديدگاه شيعه، و ذکر روايت امام صادق (عَليهِ السلام) مبني بر نزول قرآن بر حرف واحد، اکتفا نموده اند؛ مانند شيخ صدوق در کتاب الاعتقادات. برخي نيز نخست متعرض حديث سبعة احرف و ديدگاه اهل سنت شده آن را نقد کرده اند. و در نهايت نيز ديدگاه خويش را بيان داشته اند که به اختصار به کلام جمعي از ايشان اشاره مي شود:

ثقة الاسلام کليني

محمدبن يعقوب کليني از محدثان عاليمقام شيعه، ( م 329 هـ. ق ) معتقد به نزول قرآن بر حرف واحد است و در کتاب فضل القرآن، دو روايت صحيح از امام باقر (عَليهِ السلام) و امام صادق (عَليهِ السلام) را مبني بر نزول قرآن بر حرف واحد مي آورد. در تمام کتاب کافي، اثري از روايت سبعة احرف نيست.

شيخ صدوق

محمدبن علي بن الحسين بن بابويه قمي، شيخ صدوق، از علماي جليل القدر شيعه، معتقد به نزول قرآن بر حرف واحد است. وي در باب « اعتقاد در مورد جايگاه قرآن » روايت صحيحه اي را از امام باقر (عَليهِ السلام) ذکر مي کند و مي گويد:
اعتقاد ما آن است که قرآني که بر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) نازل شد، همان مابين الدفتين است... و امام باقر (عَليهِ السلام) فرمود: « قرآن واحد و از نزد واحد است. » (1)
شيخ صدوق گرچه در خصال، روايت سبعة احرف را آورده است، اما هدف او، درج تمامي رواياتي بود که در آنها واژه ي سبعة آمده است؛ هرچند به نظر او صحيح نباشد.

شيخ طوسي

شيخ الطائفة ابي جعفر محمدبن الحسن الطوسي ( م 460 هـ. ق ) از علماي بزرگ صاحب مقام شيعه و از متقدمان مي باشد که صاحب دو کتاب از کتب اربعه است. وي در مقدمه ي کتاب تفسيري خود، در مورد نزول قرآن بيان مي دارد:
بدانيد که معروف در ميان اصحاب ما ( شيعيان ) و رايج در بين اخبارشان، اين است که قرآن بر حرف واحد و بر نبي واحد نازل شده است؛ الّا اين که علماي شيعه بر جواز قراآت متداول بين مردم، اجماع نموده اند. (2)
شيخ طوسي سپس مي افزايد:

 

مخالفين ( اهل سنت ) از پيامبر روايت نموده اند که قرآن بر هفت حرف نازل شده و همه آنها شافي و کافي است... و خدشه در آنها ( باتوجه به روايت قطعي شيعه بر حرف واحد ) ضرورتي ندارد. (3)
ايشان، روايت سبعة احرف را به علت جعلي بودن آن، در کتاب هاي حديثي خود درج نمي نمايد؛ بلکه در مقدمه ي تفسير خود به جهت بيان ديدگاه خويش در مورد قرآن به آن اشاره و به نفي آن مي پردازد.

شيخ طبرسي

امين الاسلام، شيخ طبرسي، از علماي بزرگ قرن پنجم هجري، و صاحب تفسير ارزشمند مجمع البيان، در مقدمه ي تفسير خود، در فن دوم متعرض حديث سبعة احرف مي شود و بيان مي دارد:
ظاهر از مذهب اماميه آن است که بر جواز قراآت متداول بين قرّا اجماع نموده اند... و شايع و رايج در روايات شيعه آن است که قرآن بر حرف واحد بوده است. (4)

فيض کاشاني

مرحوم ملامحسن فيض کاشاني ( م 1091 هـ. ق ) از جمله بزرگاني است که در مقدمه ي کتاب تفسير خود به نام الصافي في تفسيرالقرآن در مقدمه ي هشتم، بيان مي دارد:
نزد عامه شهرت يافته است که پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده و همه ي آنها کافي و شافي است... و از طريق خاصه هم در خصال از حمّاد روايت شده که مي گويد: « به امام صادق (عَليهِ السلام) عرض کردم: احاديث از شما مختلف نقل مي شود امام (عَليهِ السلام) فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده و کمترين چيز براي امام آن است که بر هفت وجه فتوا بدهد... . » و راه جمع بين روايات آن است که بگوييم قرآن داراي هفت قسم از آيات و هفت بطن است... و اما حمل حديث ( سبعة احرف ) بر هفت وجه از قرائت... دليلي به همراه ندارد. زيرا در روايت کافي به اسناد از زراره از امام باقر (عَليهِ السلام) آمده است که حضرت فرمود: قرآن واحد و از نزد واحد است؛ ولکن اختلاف از ناحيه ي روات حاصل شده است و به اسناد فضيل که به امام صادق (عَليهِ السلام) مي گويد: مردم مي گويند، قرآن بر هفت حرف نازل شده است، حضرت مي فرمايد: دروغ مي گويند دشمنان خدا، قرآن بر حرف واحد و از نزد واحد است. و معناي اين حديث همان معناي حديث قبلي است و مقصود از هر دو، يکي است و آن اين که قرائت صحيح، واحد است. (5)

علامه محمدباقر مجلسي

محدث بزرگوار شيعه، مرحوم مجلسي، ( م 1110 هـ. ق ) تنها روايتي را که در احاديث شيعه، بر هفت حرف در الفاظ قرآن، دلالت دارد، در کتاب خود مي آورد. ايشان عقيده ي خود را اين گونه بازمي گويد:
خبر ( روايت صدوق مبني بر قرائت سبعة احرف ) ضعيف است و با اخبار فراواني که خواهد آمد، مخالف است، و آن را بر قراآت سبعه حمل کرده اند که چنين حملي درست نيست؛ زيرا قرّاي سبعه پس از پيامبر، متولد شدند... و بدون ترديد ما مجازيم تا بر اساس قراآت مشهور قرائت نماييم. زيرا بر آن، اخبار مستفيضه اي وجود دارد تا آن که امام زمان ( عج ) ظهور نمايد و قرآن را براي ما بر اساس حرف واحد و قرائت واحد، آشکار کند. خداوند درک محضر ايشان را روزي ما نمايد. (6)
لذا ايشان اعتقادي بر حديث سبعة احرف در مورد الفاظ قرآن ندارد و معتقد است نزول قرآن واحد و داراي قرائت واحد است. آري؛ قرآن به لحاظ گستردگي معنا، داراي بطون و معاني متعددي است و ايشان در کتاب القرآن در باب: « إنَّ للقرآن ظهراً و بطناً » روايات متعددي را ذکر مي نمايد که دلالت دارد بر اين که قران داراي بطون متعدد است.

محقق بحراني

فقيه محدث، شيخ يوسف بحراني، ( م 1186 هـ. ق ) صاحب تأليف ارزشمند الحدائق الناضرة في أحکام العترةالطاهرة در کتاب الصلاة، در موضوع قرائت بيان مي دارد که اساس و عمده در روايات شيعه، آن است که قرآن بر حرف واحد و داراي قرائت واحد است و مي گويد:
عمده همان است که در اخبار ما رواياتي است که تواتر قراآت را مردود مي داند. زيرا ثقة الاسلام کليني در کافي از امام باقر (عَليهِ السلام) نقل مي نمايد که حضرت فرمود: قرآن واحد و از نزد واحد نازل شده است و اختلاف از ناحيه ي روات است. (7)
ايشان معتقد است که حديث سبعة احرف از مرويات عامه است و در روايات شيعه هم تنها يک روايت موافق با روايات آنهاست که ظاهر آن با ديگر روايات شيعه منافات دارد و سزاوار است که حمل بر تقيه شود و آن همان روايت خصال صدوق است. (8)

محقق متتبع سيدمحمدجواد حسيني عاملي

ايشان ( م 1226 هـ. ق ) در شرح قواعد علّامه در بحث قرائت مي گويد:
« معروف در مذهب اماميه آن است که قرآن بر حرف واحد است؛ آن چنان که در تبيان و مجمع البيان آمده است. » (9)

شيخ محمدحسن نجفي

فقيه عاليقدر شيعه، مرحوم شيخ محمدحسن نجفي، ( م 1266 هـ. ق ) صاحب کتاب جواهرالکلام في شرح شرائع الاسلام، معتقد است:
تواتر ( قراآت ) را نمي پذيريم... بلکه معلوم نزد ما ( شيعه ) خلاف آن است ( عدم تواتر قراآت ) زيرا شهرت مذهب ما ( شيعه ) بر آن است که قرآن بر حرف واحد و بر نبي واحد نازل شده است، و اختلاف در آن ( قراآت ) از ناحيه ي روات است. کما اين که غيرواحدي از بزرگان بر آن معترف هستند. (10)

علامه کبير فقيه همداني

مرحوم علامه حاج آقا رضا همداني، ( م 1322 هـ. ق ) در کتاب الصلاة، قراآت و صحت آنها را مورد بررسي قرار داده است و معتقد است که قرآن واحد و داراي نص واحد است و انتساب قراآت متعدد به پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) صحيح نيست و حديث سبعة احرف، نمي تواند در مورد الفاظ قرآن صحيح باشد. اگر پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) چنين روايتي را فرموده باشد، مربوط به محتوا و معاني قرآن است و محرّفان آن را تحريف نموده و حمل بر الفاظ قرآن نموده اند. از نظر ايشان، چه بسا تکذيب امام صادق (عَليهِ السلام) مبني بر تحريف آن باشد؛ يعني آنان حديث سبعة احرف را پس از تحريف در مورد الفاظ قرآن، رونق داده اند که زمينه ي تعدد قراآت را فراهم آورده و امام (عَليهِ السلام)، حمل بر الفاظ و تحريف آنها را تکذيب نموده است. (11) لذا از نظر ايشان تعدد قراآت ناشي از اجتهاد و رأي قرّا بوده است. او مي گويد:
حق آن است که ثابت نشده است که پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) چيزي از قرآن را با چند شکل ( قرائت ) خوانده باشد، بلکه عکس آن ثابت شده است... . زيرا قرآن واحد و از نزد واحد است؛ آن چنان که اخبار معتبره ي مروي از اهل بيت وحي و تنزيل بر آن حکايت دارد، مانند روايت ثقة الاسلام کليني. (12)

محدث نوري

ايشان نيز معتقد است که نزول قرآن واحد بوده و کلمات و الفاظ آن متعدد نيستند و اختلاف قراآت ناشي از سوء حفظ قرّا و مصاحف عثماني است و مي گويد:
مهم اثبات نزول قرآن بر نسق و نظم واحد است و ابطال نزول بر وجوه عديده ( سبعة ) در تلاوت است و منشأ اين اختلافات ( يعني اختلاف در قراآت ) سوءِ حفظ و کم توجهي و... به دلايل ذيل مي باشد... دومين دليل: اخبار فراواني است که از آنها روشن مي شود که اختلافات منسوب به پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) نيست، بلکه برخي از آنها منسوب بر آراي قرا و اجتهاد اهل عربيت است ... . (13)
ايشان در مورد روايت صدوق در خصال در همراهي با ادعاي اهل سنت مبني بر قرائت سبعه ي قرآن، معتقد است، روايت مذکور، مجعول و دست ساز است و مي گويد:
اگر بگويي که معناي روايت صدوق در خصال چيست... که خداوند تو را امر مي کند که قرآن را بر هفت حرف بخواني؟ پاسخ آن است که: ظاهر روايت مذکور، قابل عمل نيست و... و از دست سازهاي دشمنان خداست. (14)

عالم مجاهد، شيخ محمدجواد بلاغي

ايشان نيز معتقد است که قرآن بر حرف واحد است و حديث سبعة احرف بي اعتبار است و مي گويد:
پنجمين ( دليل ) که فصل الخطاب هم هست، روايتِ از طريق شيعه در کافي است... که قرآن واحد و از نزد واحد است. (15)

فقيه معاصر سيدمحسن طباطبايي حکيم

ايشان هم تواتر قراآت را مخدوش مي داند و معتقد است که قرآن بر حرف واحد و داراي قرائت واحد است و بيان مي دارد:
ادعاي مذکور ( تواتر قراآت ) مورد انکار جمعي از بزرگان است، لذا از شيخ ( طوسي ) در تبيان گزارش شده است: معروف... آن است که قرآن بر حرف واحد و بر نبي واحد نازل شده است... و در صحيحه ي فضيل:... لکن قرآن بر حرف واحد و از نزد واحد نازل شده و از اين سبب برخي از نصوصي که متضمن نزول قرآن بر هفت حرف است، بايد بر وجه ديگري حمل شود که منافات با آن ( روايت فضيل ) نداشته باشد. (16)

آية الله ميرزا ابوالحسن شعراني

عالم بزرگوار شيعه، که از معاصران است، در مقدمه ي تفسير منهج الصادقين، تأليف ملافتح الله کاشاني، مي گويد: « حديث ( سبعة احرف ) از اخبار آحاد است و راجع به قرآن حجّيت ندارد. » (17)

علامه طباطبايي

مفسر عاليقدر شيعه علامه محمدحسن طباطبايي نيز در ذيل آيه ي شريفه هفت، سوره ي آل عمران در بحث محکم و متشابه قرآن و اين که قرآن داراي مراتبي از معاني است، به حديث سبعة احرف اشاره مي نمايد و معتقد است که حديث مذکور با توجه به ذيل آن مربوط به اقسام خطاب و انواع بيان است؛ يعني ربطي به الفاظ قرآن و قراآت آن ندارد. ايشان مي فرمايد:
در حديث مروي از طريقين از پيامبر آمده است که حضرت (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) فرمود: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. در اين جا بايد گفت: حديث مذکور گرچه با اختلاف الفاظ، نقل شده است، ليکن معناي آن در همه يک سان است... . و آن چه امر را آسان مي نمايد آن است که در متن آن روايات، تفسير سبعة احرف آمده است و بايد بر آن اعتماد نمود... و از حضرت علي (عَليهِ السلام) نقل شده که فرمود: خداوند قرآن را بر هفت قسم نازل نموده است، و همه ي آنها شافي و کافي است، و آن امر و زجر و ترغيب و ترهيب و جدل و مثل و قصص است و متعين، حمل سبعة احرف بر اقسام خطاب و انواع بيان است. (18)

آية الله خوئي

اين عالم بزرگوار شيعه ( م 1405 هـ. ق ) اعتقادي به حديث سبعة احرف نداشته آن را حديثي مجعول مي داند. در کتاب الصلاة از مستند العروة از ايشان نقل شده است:
تواتر قراآت از قرّا، ثابت نشده است، چه برسد به پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) ، بلکه به طرق آحاد حکايت شده است... . و برخي از ناآگاهان گمان برده اند که مقصود از روايت پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) همان قراآت است؛... يعني قرآن بر هفت حرف نازل شد، در حالي که آن اشتباه روشني است. به درستي که اصل روايت ثابت نشده و فقط از طريق عامه روايت شده است، در حالي که روايتي ضعيف و مجعول است. هم چنان که امام صادق (عَليهِ السلام) آن را تکذيب نموده اند. (19)
ايشان در البيان هم مي گويد: « روايت نزول قرآن بر هفت حرف، به معناي صحيحي برنمي گردد و بايد طرد شود. » (20)

حجة الاسلام و المسلمين دکتر حجّتي

از فضلاي حوزه و مدرسان بزرگوار علوم قرآن در دانشگاه. در کتاب تاريخ قرآن مي نويسند:
روايت نزول قرآن بر هفت حرف با بيش از چهل تفسيري که درباره ي آن بيان شده... به هيچ وجه از نظر شيعه قابل استناد و قبول نيست... به خصوص که با روايت صحيحه ي امام صادق (عَليهِ السلام) که مي فرمايد: نزل القرآن علي حرف واحد من عندالواحد، هم منافات دارد. (21)

آية الله ميرمحمدي

آية الله ميرمحمدي نيز در بحث سبعة احرف در کتاب تاريخ و علوم قرآن، معتقد است:
مراد از هفت حرف، معاني متعددي است که در کلمات و آيات قرآني است؛ ولي مردم جز اندکي از آنها را، درک نمي کنند. (22)

علامه جعفر مرتضي

ايشان از جمله محققان در زمينه ي علوم قرآن معتقد است:
حديثي که به منزله ي دليل و مجوزي براي اختلاف قراآت شده است، صحت ندارد... . اولاً: از دو امام باقر و صادق ( عَليهِما السَّلام ) روايت شده است که هر دو، روايت نزول قرآن بر هفت حرف را تکذيب نموده اند... . (23)

چکيده ي سخن

با توجه به روايت امام باقر (عَليهِ السلام) و امام صادق (عَليهِ السلام) مبني بر اين که الفاظ قرآن داراي نزول واحد و از نزد واحد است و اختلاف قراآت ناشي از راويان است و تکذيب نزول قرآن بر سبعة احرف، (24) و با توجه به اين روايت نبوي که « اگر قرآن، آن چنان که نازل شده بود، قرائت مي شد، دو نفر با هم اختلاف پيدا نمي نمودند » روشن مي شود که قرآن بر الفاظ واحد نازل شده و پيامبر (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) هم همواره به تصحيح قراآت پرداخته اند. بنابراين نزول الفاظ قرآن بر سبعة احرف، سخني نادرست و مجعول است. البته پيامبر گرامي (صَلَّي الله عليهِ و آله و سلم) روايت نزول قرآن بر سبعة معاني را قطعاً فرموده است و قرآن قطعاً داراي مراتبي از معناست، ليکن محرّفاني به تحريف آن پرداخته و آن را در مورد الفاظ قرآن رواج داده اند. هدف آنان نيز، توجيه قراآت مختلف بوده است.
حديث سبعة احرف هم که در روايات اهل سنت وارد شده است و بر آن ادعاي تواتر کرده اند، نه تنها تواتر آن اثبات نشده است، بلکه با حديث ثلاثة احرف و... در تعارض است. گذشته از همه ي اينها، اين حديث از جهت سند و دلالت با مشکلات بسياري روبه روست. از همين روست که دانشمندان شيعي ضمن انکار حديث سبعة احرف، بر اين عقيده پاي مي فشارند که:
قرآن بر حرف واحد و از سوي خداي واحد، با نزولي واحد، نازل شده است.

پي‌نوشت‌ها:

1. الاعتقادات، ص 86، باب 33، از مجموعه مصنفات شيخ مفيد، ج5.
2. التبيان في تفسيرالقرآن، مقدمه، ص 7.
3. همان.
4. مجمع البيان، مقدمه، الفن الثاني، ص 38.
5. الصافي في تفسيرالقرآن، مقدمه ي هشتم، ص 38-40.
6. بحارالانوار، ج82، ص 65.
7. الحدائق الناظرة في احکام العترة الطاهرة، ج8، ص 99.
8. همان.
9. مصباح الکرامة في شرح قواعد العلامة، ج2، ص 395.
10. شيخ محمدحسن نجفي، جواهرالکلام في شرح شرائع الاسلام، ج9، ص 294.
11 و 12. مصباح الفقيه، کتاب الصلاة، ص 276.
13. فصل الخطاب، ص 187-191، نسخه خطي مرکز فرهنگ و معارف، قم.
14. محدث نوري، فصل الخطاب، ص 206-207، نسخه ي خطي.
15. آلاء الرحمن في تفسيرالقرآن، ج1، ص 31.
16. مستمسک العروة الوثقي، ج6، ص 243، حکم اختلاف القراآت.
17. منهج الصادقين، تصحيح و پاورقي مرحوم شعراني، مقدمه، ص 13.
18. الميزان في تفسيرالقرآن، ج3، ص 74.
19. آية الله خوئي، مستند العروة الوثقي، ج3، ص 474، کتاب الصلاة، محاضرات زعيم الحوزة العلمية.
20. البيان في تفسيرالقرآن، ص 211.
21. پژوهشي در تاريخ قرآن کريم، ص 263.
22. تاريخ و علوم قرآن، ص 66.
23. سيدجعفر مرتضي عاملي، حقائق هامة حول القرآن الکريم، ص 177.
24. الکافي في الاصول، ج2، ص 630.

منبع مقاله :
مؤدب، سيدرضا؛ ( 1392 )، نزول قرآن و رؤياي هفت حرف، قم: مؤسسه بوستان كتاب ( مركز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميّه قم )، چاپ سوم.